تمام زندگي من محمد صدرا تمام زندگي من محمد صدرا ، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

صدگل

اولين املاء

سلام بچه ها خوبین ؟ الحمدالله   راستیدیروز خیلی درس خواندم   چون املاء داشتم ,  اولین املاء را معلم (خانم امیری )ازمان گرفت بیست شدم خیلی خیلی خوشحال شدم   بابا هم یک چتر ومامان دوپاکن وتراش برام جایزه خریدیدن ...
8 آبان 1390

افتادن اولين دندان شيري صدرا

  این عکس رو در تاریخ ٣/٨/٩٠ انداختیم.مربوطه به افتادن اولین دندون شیری صدرا جون.   مدتی بود که دندون ÷سرگلم لق شده بود اما نمی افتاد..دیگه کم کم داشتیم برنامه ریزی میکردیم که ببریمش دندون پزشکی تا ازشرش خلاص شیم تا اینکه شب وقتی همه برقها را خاموش کردیمتا بخوابیم صدرا گفت دنونش داره می افته  که همینجوری هم شد برای فراموش کرد دردش واسش داستانهای مختلف از اینجا و اونجا تعریف کردیم  و مطابق همیشه صدرا هم سراپا گوش بود . . اینم عکس دندون پرماجرا ...
4 آبان 1390

بدون عنوان

سلام دوستاي گلم حالتون خوبه بامدرسه رفتن چيكار ميكنين به من كه خوش ميگذره يكم تودرس نوشتن اذيت ماماني مي كنم من با حوصله مي نويسم ولي ماماني ميگه زود بنويس جاميموني راستي نگفتم حكايت اين رينگ ولاستيك بالاچيه : بابام مغازه رينگ ولاستيك گذاشته خيل خوشحالم البته با حفظ شغل قبلي   برميگردم خوش باشين باي ...
4 آبان 1390

داستانهاي جالب

ادامه مطلب را بخوانيد راه بهشت مردی با اسب و سگش در جاده‌ای راه می‌رفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقه‌ای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدت‌ها طول می‌کشد تا مرده‌ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند. پیاده ‌روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می‌ریختند و به شدت تشنه بودند. در یک پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند که به میدانی با سنگفرش طلا باز می‌شد و در وسط آن چشمه‌ای بود که آب زلالی از آن جاری بود. رهگذر رو به مرد دروازه ‌بان کرد و گفت: "روز بخیر، اینجا کجاست که این...
4 آبان 1390

بهاي يك سنت

بهای یک سنت پسر کوچکی ، روزی هنگام راه رفتن در خیابان ، سکه ای یک سنتی پیدا کرد.او از پیدا کردن این پول ، آن هم بدون هیچ زحمتی ، خیلی ذوق زده شد . این تجربه باعث شد که او بقیه روزها هم با چشمان باز سرش را به سمت پایین بگیرد و در جستجوی سکه های بیشتر باشد. او در مدت زندگیش ، 296 سکه 1 سنتی ، 48 سکه 5 سنتی ، 19 سکه 10 سنتی ، 16 سکه 25 سنتی ، 2 سکه نیم دلاری و یک اسکناس مچاله شده یک دلاری پیدا کرد . یعنی در مجموع 13 دلار و 26 سنت . در برابر به دست آوردن این 13 دلار و 26 سنت ، او زیبایی دل انگیز 31369 طلوع خورشید ، درخشش 157 رنگین کمان و منظره درختان افرا در سرمای پاییز را از دست داد . او هیچ گاه حرکت ابرهای سفید را بر...
4 آبان 1390

خردانا

یک روز یک مرد روستایی یک کوله بار روی خرش گذاشت و خودش هم سوار شد تا به شهر برود. خر پیر و ناتوان بود و راه دور و ناهموار بود و در صحرا پای خر به سوراخی رفت و به زمین غلطید. بعد از اینکه روستایی به زور خر را از زمین بلند کرد معلوم شد پای خر شکسته و دیگر نمی تواند راه برود. روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت. خر بدبخت در صحرا مانده بود و با خود فکر می کرد که «یک عمر برای این بی انصاف ها بار کشیدم و حالا که پیر و دردمند شده ام مرا به گرگ بیابان می سپارند و می روند.» خر با حسرت به هر طرف نگاه می کرد و یک وقت دید که راستی راستی از دور یک گرگ را می بیند. گرگ درنده همینکه خر را در صحرا اف...
4 آبان 1390

معلم کلاس اولی رئیس جمهور

از شهادت استاد مطهري در دوازدهم ارديبهشت‌ماه سال 1358 يك روز از ياد نرفتني به تقويم ايراني‌ها اضافه شد كه با گذاشتن نام (روز معلم) بر اين روز هر سال با گرامي‌داشت مقام معلم با ياد و خاطره اين استاد بزرگ، مراسمي براي تقدير از معلمان برگزيده برگزار مي‌شود، اما جشن روز معلم امسال با سال‌هاي قبل تفاوت زيادي داشت. ديدار رييس‌جمهور با معلمان نمونه كشور در نهاد رياست‌جمهوري، صحنه‌هايي جالب و به يادماندني را رقم زد. براي مثال (نجمه قلي‌پور) معلم كلاس اول محمود احمدي‌نژاد در سالن برگزاري مراسم بود. احمدي‌نژاد با ديدن معلم كلاس اولش به شدت تحت تاثير قرار گرفت و از او استقبال كرد و بوسه بر دس...
1 آبان 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به صدگل می باشد